منقول است که مرحوم حاجی سبزواری رضوان الله علیه برای عیادت بیماری می رفت و عده ای هم با او بودند. نزدیک منزل بیمار که رسید، برگشت و نرفت.
اطرافیان پرسیدند: آقا چرا تا این جا آمدید و حالا بر می گردید؟
آقا جواب داد: خطوری به قلبم کرد که بیمار وقتی مرا ببیند، از من خوشش خواهد آمد و می گوید که سبزواری، چه انسان والا و بزرگی است که به عیادت من بیمار آمده است. حالا برمی گردم تا هنگامی که اخلاص اولیه را بیابم و تنها برای خدا به عیادت بیمار بیایم.
منابع : پايگاه اطلاع رساني حوزه (داستان های عارفانه در آثار علامه حسن زاده، اثر عباس عزیزی)